امید همکاری

 

سلام طرفدارهای عزیز.امیدوارم به مرحمت ایزد تعالی حال همگی خوب باشه.شکر ما هم خوبیم.این پست یک پست مخصوص و خیلی مهمه.چند وقتی بود که با خودم به هدفمون فکر می کردم.هدفی در راستای رضایت خداودرراه رسیدن به حق و حمایت از جمهوری اسلامی ایران.چندباری از شبکه ی نسیم  و شبکه های اینترنتی باآهنگ های آقای حامد زمانی رو به رو شده بودم.آهنگهاشون فوق العاده ست به خصوص صوت زیباشون.کمی به وبلاگ های طرفدارهاشون سر زدم و متوجه شدم که ایشون که مثل ما از فداییان رهبر گرانقدرمون هستند.توی این مدتی که خانم جاهدین محمدی نیستند می خواستم تا در طی این چند وقت گامی بلند برداریم و وحدت ملی مون رو حفظ کنیم.به همین خاطراین موضوع رو باخانم جاهدین محمدی در میان گذاشتم و ازشون در خواستم تا اجازه بدن تا ماباطرفداران آقای حامد زمانی یکپارچگی رو به وجود بیاریم و دعوت به همکاری با آقای حامد زمانی بدیم.حالااز تمامی طرفداران خانم جاهدین محمدی و آقای زمانی و حتی خود آقای زمانی در خواست همکاری دارم تا به یاری خداوند برای رهبرعزیزمون بجنگیم و به دشمنانمون ثابت کنیم که ما همه با هم خواهران و برادران دینی هستیم و در راه شهداری اسلام قدم بر میداریم و هیچ کس نمی توانداین اتحاد بین مارا از بین ببرد.در ضمن من پیک این خبر خوش هم هستم که قدم اول این اتفاق برداشته شده و فقط یک همت انقلابی لازم دارد.حالاازتمامی طرفداران خواهشمندم تا دست در دست هم بدیم تا این اتفاق قشنگ رو به حقیقت بنشونیم.

 

 

امیدوارم بتوانیم باشعرهای زیبای خانم جاهدین محمدی و صوت گوش نواز آقای زمانی لبخندی برروی لبهای رهبرگرانقدرمان بیاوریم.

 

 

+از طرفداران آقای زمانی و بسیجی های عزیز خواهشمندم جهت تبادل لینک ادرس وبلاگشون روبرامون در قسمت نظرات حتما قرار بدن

 

 

+حمایت و موافقت خودتون رو با نظرات نشون بدید

 

 

+جهت قرار دادن الگوی وبلاگ اطلاع رسانی کنید

 

 

هدف از این پست ایجاد یک همکاری و وحدت و خوشحال کردن دو جواهر ارزشمند میهن اسلامی آقای زمانی و خانم جاهدین محمدی هست.

 

http://h.jahedinmohammadi.ir/images/88888.jpg

عکس از حمیده جاهدین محمدی

 

Ma lettre à Charles hebdo

 

 

سلام دوستای عزیز! این نامه حمیده خانوم هست به روزنامه شارلی ایبدو که  من برای شما توی سایت میذارم . امیدواریم که شما هم  از پیامبر عزیزمون حمایت کنید

 

 

 

 

 

نامه من به شارلی ایبدو

 

 

Ma lettre à Charles  hebdo

 

 

من تو را سرزنش نمی کنم

 

 

Je ne vous blâme pas

 

 

چرا که تو هیچگاه محمد را نشناخته ای

 

 

Parce que vous ne savez jamais où Muhammad

 

 

تو هیچگاه طعم آزادی را نچشیده ای

 

 

Je ne ai jamais goûté le goût de la liberté

 

 

تو نمی دانی عشق چیست ؟ عدالت چیست ؟ برابری چیست؟

 

 

Vous ne savez pas ce qu'est l'amour ? Qu'est-ce que la justice ? Qu'est-ce que l'égalité

 

 

تو نمی دانی ما مسلمانیم  

 

 

Vous ne savez pas que nous sommes musulmans

چون

برادریم، برابریم، با همیم

 

 

Depuis

 

 

Brothers

 

 

 sont égaux

 

 

 Ensemble

 

 

تو هیچگاه محمد نبوده ای

 

 

و لباس تنت را نبخشیده ای ؟

 

 

نانت را با فقرا تقسیم نکرده ای
روی زمین سفت و سخت نخوابیده ای

 

 

تا مردمت

 

 

لباسی برای پوشیدن

 

 

نانی برای خوردن

 

 

و جایی برای خوابیدن داشته باشند

 

 

Vous ne aurez jamais à remplacer Muhammad

 

 

Et n'a pas encore défini leur robe de ton

 

 

Et pour ne pas diviser votre pain avec les pauvres

 

 

Et dormi sur le plancher de la rigide

 

 

pour votre peuple

 

 

Vêtu

 

 

Pain ...

 

 

Et avoir un endroit pour dormir

 

 

شارلی ایبدو

 

 

Charles hebdo

 

 

تو مسلمان نیستی اما

 

 

محمد به من آموخت

 

 

با تو مهربان باشم ، نیکی کنم ، عادل باشم

 

 

Vous n'êtes pas musulman

 

 

mais

 

 

Muhammad m'a appris

 

 

Avec vous, mon amour , mon Dieu , je viens

 

 

محمد به من آموخت

 

 

اگر گرسنه بودی برایت غذا بیاورم  ، اشک هایت را پاک کنم

 

 

دردهایت را درمان بخشم

 

 

و آنقدر خوب باشم که یادت برود مسلمان نیستی 

 

 

اما من با تو مثل یک مسلمان رفتار می کنم

 

 

Muhammad m'a appris

 

 

Si vous avez faim pour la nourriture et si je versais des larmes .

 

 

Je essuie tes larmes

 

 

Pardonnez la douleur régal

 

 

Je me souviens si bien et qu'il ne est pas musulman

 

 

mais

 

 

Je vous traiter comme un musulman

 

 

آری محمد به من آموخت مسلمان باشم

 

 

حالا به من بگو شارلی ایبدو

 

 

آیا قلب تو می تواند گنجایش عشق محمد را داشته باشد ؟

 

 

oui

 

 

Muhammad m'a appris à être un musulman

 

 

Maintenant dites-moi , Charles hebdo

 

Aimez-vous votre cœur peut accueillir Muhammad at-il?

[ دو شنبه 29 دی 1393 ] [ 1:13 ] [ maryam ] [ بازدید : 258 ] [ نظرات () ]
برای مدتی نیستم

با سلام ببخشید که برای چند روز سایت من از دسترس خارج شده بود . مشکلی در سرور پیش آمده بود که خدا را شکر حل شده . دوستان عزیز من برای مدتی نمی توانم در اینجا پست بگذارم اما امیدوارم که با خبرهای خیلی خوبی برگردم . برای من دعا کنید


[ دو شنبه 29 دی 1393 ] [ 1:6 ] [ maryam ] [ بازدید : 568 ] [ نظرات () ]
یک پیام آدرنالینی-یک شعر قدیمی-عکس دوم-من و رهبرم

سلام با عرض پوزش که نتونستم چند وقتی فعالیت کنم.راستش اتفاقاتی افتاد که زبونم روبرای هر تعریفی بسته.این هم پست های خانم جاهدین محمدی با تاخیر.دوستتون دارم.راستی نادیا جان کاری داشتی عزیزم؟

پست سایت:

یک پیام آدرنالینی

 

سلام خوب هستید ؟ لطفا شوکه نشوید . آره خودمم . میدونم خیلی وقته که نیومدم . بهانه هم نمی آورم . امتحان مهمی پیش رو دارم باید برایش درس بخوانم . برایم دعا کنید
دلم برای نوشتن یک پست جدید تنگ شده بود شبیه به دلتنگی هایی که هنگام مرور خاطرات خوب به قلبتان سرک می کشد . می دانم در وقت نبودنم اتفاقات زیادی افتاده که گاهی از شنیدنشان شاد شده ام و گاهی غمگین . دلم می خواهد درباره برخی از آنها صحبت کنیم .


اول از همه 12 آبانی که گذشت سالروز انتشار رمان خاطرات مرده بود که می خواستم آن را از صمیم قلب به دوستدارانش تبریک بگویم . تولد یک سالگی اولین زمان من ! این اولین تجربه نویسندگی من بود : یک رمان نوجوانانه که برابر با استعدادهای آن روزهایم و روزهای بعد نوشتم . من با خاطرات مرده ، خاطره دارم . گریه کرده ام ، خندیده ام ، زندگی کرده ام ، و حالا می خاوهم در اینجا از رمانی که به من فرصت نویسنده شدن عطا کرد ،  تشکر کنم . از شما هم ممنونم بابت حمایتتان ، ماندنتان و وفاداریتان ! نمی دانید که همه این ها چقدر برای من ارزشمند است . شاید هیچ وقت نگفته باشم اما من به وجودتان افتخار می کنم .
من ایمان دارم که همیشه در خاطرها خواهم ماند چون طرفدارانی مثل شما دارم و این افتخار بزرگی است که نصیب من شده است . دوستان خوبم ! در روزها گذشته ما یک انجمن هم در گوگل پلاس به راه انداخته ایم که خوشحال می شم در آنجا با نظرات شما یشتر آشنا بشوم . این انجمن در کنار صفحه رسمی من فعال است و کسانی که در گوگل پلاس عضویت دارند می توانند هم در انجمن و هم در صفحه من ، ما را از نظرات خودشان مطلع سازند که آدرسش
www.plus.google.com/communities
و بعد انجمن را پیدا کنید : official page hamideh jahedin mohammadi
اگر دوست داشتید میتونید به جمع ما بپیوندید . راستی از دوستان برنامه دکتر سلام هم تشکر می کنم که چند ماهی میشه صفحه من را بی خبرانه لینک کردند . من هم به نشان تشکر ، شما را بی خبرانه لینک کردم . فقط امیدوارم به این زودی ها سوژه خبری شما نشویم اول اجازه بدهید من امتحانم را بدهم بعد خودم می آیم و برایتان چند تا سوژه ناب خبری خلق می کنم جوری که رسانه های جناح غرب در جایشان میخکوب شوند . این را قول می دهم و روی قولم هم می مانم .
راستی در روزهایی که گذشت خبر غم انگیز مرگ یک هنرمند جوان کشورمان را هم شنیدم که از همین جا فوت آقای پاشایی را به همه طرفداران خوبش تسلیت عرض می کنم امیدوارم روحشون قرین رحمت الهی قرار گیرد .
و در آخر.... برای من دعا کنید تا موفق بشم . محتاج دعاتون هستم .


خوب این از پست اول.خانم جاهدین محمدی ان شالله در درساتو موفق بشید براتون دعا می کنیم.تولد خاطرات مرده رو هم به شما و هم به دوستدارانش تبریک میگم.شما لطف دارید.آشکاره که همیشه در خاطر من و طرفدارانتون می مونید.من تا آخر عمرم شما رو فراموش نخواهم کرد.ان شالله سوژه های خبری مثبت و خوب.من که قلبم کم مونده از جاش کنده بشه!!!خودتونم می دونید!!!

بله و من هم خیلی شرمنده ام.راستش عزیزان خانم جاهدین محمدی نتونسته بودن بنابردلایلی به سایتشون بیان و پیام تسلیت بذارن و این وظیفه رو به من سپرده بودن اما من باکمال شرمندگی باید از همتون و به خصوص خانم جاهدین محمدی عذر خواهی کنم چون من هم کارهایی بردوشم بودن که اجازه نمیدادن به این وبلاگ هم رسیدگی کنم.امید وارم منو ببخشید.

محتاج دعای شما هستیم.


پست سایت2:

یک شعر قدیمی

شعری قدیمی اثر مارسلین دبروالمور

شاید از همان وقت مال تو بودم که هنوز تو را ندیده بودم

زیرا که از ازل خاک مرا با مهر تو سرشتند

من این راز را از همان دم دریافتم که  نام تو را برای نخستین بار شنیدم و ناگهان دل در برم تپید

زیرا روح تو در این نام پنهان شده بود تا روح مرا به سوی خویش بخواند

 

یک روز نام تو را شنیدم و هماندم نفس در سینه ام خاموش شد

دیر زمانی گوش فرا دادم  اما فراموش کردم جوابی بگویم

از آن دم بود که هستی من با تو در آمیخت

و گویی احساس کردم که برای اولین بار

ندایی به گوش دلم رسیده است

راستی آیا تو از این اعجاز خبر داشتی ؟

خبر داشتی که من بی آنکه تو را شناخته باشم

به شنیدن نام تو ، دانستم که محبوب خویش را یافته ام

و با شنیدن نخستین کلمات تو ، این گمان را به یقین پیوسته دیدم ؟

پیش از تو روزهای عمر من با تاریکی و  نومیدی می گذشت . تو زندگی مرا با فروغ امید روشن کردی

وقتی که صدای تو را شنیدم رنگ از رخم پرید و بی اختیار دیده بر زمین افکندم

در آن دم بود که دل های ما با نگاهی خاموش از هم عشق را ربودند

من نام تو را در نگاهت خواندم و بی آنکه از خود چیزی پرسیده باشم

به خوبی پاسخ گفتم : اوست

پست سایت3:

عکس دوم-من و رهبرم(عکس تعویض شد با کیفیت بالا تر)

http://h.jahedinmohammadi.ir/images/88888.jpg


حمیده خانومم.نمیگید من اینجوری ایست قلبی می کنم آخه؟؟؟؟فوق العاده ست....

به این میگن یک شاهکار.از همین جا می خوام بهتون بگم عاشـــــــــــقتم....خیلیـــــــــــــ دوستت دارم عزیزم.این لطف فرشته ی نجاتم رو فراموش نخواهم کرد که تو رو بامن آشنا کرد.هر دو تاتون برام مثل نفس می مونید.




[ جمعه 12 دی 1393 ] [ 16:17 ] [ maryam ] [ بازدید : 304 ] [ نظرات () ]
آخرین مطالب
happy birth day (1394/12/27 )
again (1394/03/29 )
صلوات (1393/12/02 )
امید همکاری (1393/10/29 )
خـــــدا (1393/07/24 )
دعــــــا (1393/07/24 )
خـــــدا (1393/07/24 )